حقههای شیطان
وقتی نام شیطان را میبریم، بعضیها آن را در کتابهای دینی خودشان جستجو میکنند. نه، نیاز نیست راه دوری بروید. یک لحظه تمرکز کنید. پیشنهادهایی که امروز وارد سیستم پیغامگیر شما یعنی دل و ذهنتان شده است را یک بار دیگر مرور کنید
نقل و نبات
وقتی نام شیطان را میبریم، بعضیها آن را در کتابهای دینی خودشان جستجو میکنند. نه، نیاز نیست راه دوری بروید. یک لحظه تمرکز کنید. پیشنهادهایی که امروز وارد سیستم پیغامگیر شما یعنی دل و ذهنتان شده است را یک بار دیگر مرور کنید: «نمیخواد بری مسجد، هوا گرمه»، «مگه هر چی بابا و مامان گفتند باید گوش کنی»، «یک نگاه که به جایی بر نمیخوره»، «اگه همین جوری سختگیری کنی، به زودی همه دوستانت رو از دست میدی، یک کم مثل اونا باش»، «حال داداشت رو بگیر، خیلی روش زیاد شده». این پیامها برای شما آشناست؟ اینها همان نقل و نباتهای سمی شیطانند که به ظاهر خیرخواهانه است، ولی با پذیرفتن آنها، دردسرهای زیادی شروع میشوند. کمی فکر کنید. اگر به هر کدام از این سیگنالهای مخفی، جواب مثبت میدادید، الان چه کارنامهای داشتید؟ از این حرفها قبلا هم زده. به گزارش قرآن در این باره گوش کنید: «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى؛ شیطان او را وسوسه کرد و گفت: اى آدم آیا تو را به لباس جاودانگی و سلطنتى که کهنه نمىشود راهبرى بکنم؟!».
با تمام قوا به پیش!
شیطان، وسیلهای برای امتحان ماست. زمانی که شما از آمادگی خودتان برای امتحان خاطر جمع باشید، میگویید: از هر جای کتاب که خواستی، بپرس. هر چند تا سؤال که دلت میخواهد، داشته باش.
زمانی که شیطان قدبازی در آورد و تصمیم گرفت بندگان خدا را از مسیر خارج کند، خداوند هم از بندگان خوبش خاطر جمع بود و به او گفت: «با آواز خود هر چه توانستى از ایشان بفریبى بفریب و از مدارج کمال پائین بیاور و تا آنجا که مى توانى لشگر سوار و پیاده ات را بر سرشان بتازان و احاطه شان کن و در اموال و اولادشان شرکت کن و وعده هاى دروغیشان بده، آرى شیطان چیزى جز دروغ و فریب وعده شان نمى دهد». این آیه، پیام دیگری هم دارد. مراقب باش؛ زیرا شیطان ممکن است در خصوصیترین بخش زندگیات و با جذابترین روشها به سراغ تو بیاید. گاهی دوستت پیشنهاد گوش دادن به یک موسیقی آنچنانی را میدهد، ممکن است بسته اهدایی شیطان باشد که قرار است با آواز خود ما را فریب دهد، یا با وعدههایی روبرو میشوی، که ممکن است نهایت آن دوستی با شیطان و دوری از خدا و خوبی باشد.
وعدههای هولناک
شیطان مهارت دیگری هم دارد؛ گاهی ته دل ما را خالی میکند تا ما را از تصمیمهای درستی که گرفتهایم، منصرف کند. زمانی که دست به جیب میبری تا به نیازمندی کمک کنی، سیگنال میرسد که بابا بذار توی جیبت، خودت به آن نیاز داری. یا آن وقت که تصمیم میگیری دوستت را از یک کار بد، منصرف کنی، پیامک میدهد که ولش کن، ممکن است از دست تو ناراحت شود. خداوند شیطان را اینگونه معرفی میکند: الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ شیطان به شما وعده تنگدستى مى دهد و به بدکارى وا مىدارد، و خدا از جانب خود آمرزش و فزونى به شما وعده مى دهد، که خدا وسعت بخش و دانا است». هدف او ترساندن و دور کردن است. یادت باشد که :«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛ این سخنان شیطان است که به وسیله آن دوستانش را مى ترساند. شما مسلمانان از آن بیم و اندیشه نکنید و از من بترسید اگر اهل ایمان هستید».
چک بیمحل
بعضیها بدون آنکه پول در حسابشان باشد، چک میکشند و طرف مقابل خود را دلخوش به یک معامله میکنند. زمان دریافت مبلغ چک که میرسد، تازه حساب دست طرف میآید که یک کلاه گشاد سرش رفته است. شیطان هم در کشیدن چک بیمحل برای ما، استاد است. جوری وانمود میکند که انگار همه کاری از دستش برمیآید و میتواند تمام مشکلات ما را حل کند، ولی همین که ما را راه انداخت و افتادیم تو مسیر خلاف، یک گوشهای مینشیند و به انتخاب ما میخندد. وعدههای شیطان، چکهای بیمحلاند: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً؛ وعده شان مى دهد، آرزومندشان مى کند، و جز فریب به ایشان وعده نمى دهد». به مثال دیگر خدا در این زمینه گوش دهید: «درست مثل شیطان که به انسان گفت: کافر شو و چون کافر شد، گفت: من از تو بیزارم من از خدا مى ترسم که رب العالمین است».
ویترین سازی
بعضیها ماشین اوراق و خراب را چنان آب و رنگی میزنند که شما دلتان میخواهد مال خودتان باشد. وقتی میخرید، روز اول که گذشت، از روزهای بعد باید دنبال چند نفر بگردید تا این ابوقراضه را هل بدهند که روشن شود. زمانی هم از کنار فروشگاهها رد میشوید، چنان آب و تابی به ویترینهای مغازهها میدهند که جذب بشوید و بعد شلوار، پیراهن، تیشرت و تمام چیزهای مورد علاقه شما را با قیمتهای آنچنانی به شما بفروشند. اول خوشحالید که به یک مغازه باکلاس و شیک وارد شدید ولی زمانی که متوجه میشوید دو برابر قیمت پول دادهاید و لباس بدی را خریدید، از خشم به خودتان بد و بیراه میگویید. ممکن است فروشنده سودجویی که شما را با ویترین زیبایش جذب کرده، چنان از شما یا جنسش تعریف کند که هنوز هم باور نکنید سرتان کلاه رفته است. تخصص شیطان هم یه چیزی توی این فازهاست. کارهای بد ما را با توجیهی که به ما یاد میدهد، زیبا جلوه میدهد.
درگوشی
یکی از حقههای شیطان، استفاده از تکنیک درگوشی است. زمانی که چند نفر با هم درگوشی صحبت میکنند، خود این میتواند مایه تفرقه و اختلاف شود. نمونهای از آن در قرآن آمده است. خداوند میفرماید: «نجوا و درگوشی صحبت کردن، تنها و تنها از ناحیه شیطان است تا کسانى که ایمان آورده اند اندوهگین شوند ولى هیچ ضررى به ایشان نمى زند مگر به اذن خدا و مؤمنین باید بر خدا توکل کنند». منظور از نجوایی که در این آیه از آن یاد شده، این است که آن روز در بین منافقین و بیماردلان جریان داشته؛ نجوایى که از ناحیه شیطان بود. شیطان این عمل را در دلهایشان جلوه داده بود و تشویقشان کرده بود که با یکدیگر نجوا کنند تا مسلمانان را اندوهگین و پریشان خاطر کنند، تا خیال کنند مى خواهد بلایى بر سرشان بیاید. خداوند مؤمنین را دلگرم و خاطر جمع کرد که این توطئه ها نمى تواند به شما گزندى برساند، مگر به اذن خدا، چون زمام امور همه به دست خدا است، پس بر خدا توکل کنید، و از ضرر نجواى منافقین اندوهگین نشوید که هر کس بر او توکل کند خدا برایش کافى است.
وقتی نام شیطان را میبریم، بعضیها آن را در کتابهای دینی خودشان جستجو میکنند. نه، نیاز نیست راه دوری بروید. یک لحظه تمرکز کنید. پیشنهادهایی که امروز وارد سیستم پیغامگیر شما یعنی دل و ذهنتان شده است را یک بار دیگر مرور کنید: «نمیخواد بری مسجد، هوا گرمه»، «مگه هر چی بابا و مامان گفتند باید گوش کنی»، «یک نگاه که به جایی بر نمیخوره»، «اگه همین جوری سختگیری کنی، به زودی همه دوستانت رو از دست میدی، یک کم مثل اونا باش»، «حال داداشت رو بگیر، خیلی روش زیاد شده». این پیامها برای شما آشناست؟ اینها همان نقل و نباتهای سمی شیطانند که به ظاهر خیرخواهانه است، ولی با پذیرفتن آنها، دردسرهای زیادی شروع میشوند. کمی فکر کنید. اگر به هر کدام از این سیگنالهای مخفی، جواب مثبت میدادید، الان چه کارنامهای داشتید؟ از این حرفها قبلا هم زده. به گزارش قرآن در این باره گوش کنید: «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى؛ شیطان او را وسوسه کرد و گفت: اى آدم آیا تو را به لباس جاودانگی و سلطنتى که کهنه نمىشود راهبرى بکنم؟!».
با تمام قوا به پیش!
شیطان، وسیلهای برای امتحان ماست. زمانی که شما از آمادگی خودتان برای امتحان خاطر جمع باشید، میگویید: از هر جای کتاب که خواستی، بپرس. هر چند تا سؤال که دلت میخواهد، داشته باش.
زمانی که شیطان قدبازی در آورد و تصمیم گرفت بندگان خدا را از مسیر خارج کند، خداوند هم از بندگان خوبش خاطر جمع بود و به او گفت: «با آواز خود هر چه توانستى از ایشان بفریبى بفریب و از مدارج کمال پائین بیاور و تا آنجا که مى توانى لشگر سوار و پیاده ات را بر سرشان بتازان و احاطه شان کن و در اموال و اولادشان شرکت کن و وعده هاى دروغیشان بده، آرى شیطان چیزى جز دروغ و فریب وعده شان نمى دهد». این آیه، پیام دیگری هم دارد. مراقب باش؛ زیرا شیطان ممکن است در خصوصیترین بخش زندگیات و با جذابترین روشها به سراغ تو بیاید. گاهی دوستت پیشنهاد گوش دادن به یک موسیقی آنچنانی را میدهد، ممکن است بسته اهدایی شیطان باشد که قرار است با آواز خود ما را فریب دهد، یا با وعدههایی روبرو میشوی، که ممکن است نهایت آن دوستی با شیطان و دوری از خدا و خوبی باشد.
وعدههای هولناک
شیطان مهارت دیگری هم دارد؛ گاهی ته دل ما را خالی میکند تا ما را از تصمیمهای درستی که گرفتهایم، منصرف کند. زمانی که دست به جیب میبری تا به نیازمندی کمک کنی، سیگنال میرسد که بابا بذار توی جیبت، خودت به آن نیاز داری. یا آن وقت که تصمیم میگیری دوستت را از یک کار بد، منصرف کنی، پیامک میدهد که ولش کن، ممکن است از دست تو ناراحت شود. خداوند شیطان را اینگونه معرفی میکند: الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ شیطان به شما وعده تنگدستى مى دهد و به بدکارى وا مىدارد، و خدا از جانب خود آمرزش و فزونى به شما وعده مى دهد، که خدا وسعت بخش و دانا است». هدف او ترساندن و دور کردن است. یادت باشد که :«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛ این سخنان شیطان است که به وسیله آن دوستانش را مى ترساند. شما مسلمانان از آن بیم و اندیشه نکنید و از من بترسید اگر اهل ایمان هستید».
چک بیمحل
بعضیها بدون آنکه پول در حسابشان باشد، چک میکشند و طرف مقابل خود را دلخوش به یک معامله میکنند. زمان دریافت مبلغ چک که میرسد، تازه حساب دست طرف میآید که یک کلاه گشاد سرش رفته است. شیطان هم در کشیدن چک بیمحل برای ما، استاد است. جوری وانمود میکند که انگار همه کاری از دستش برمیآید و میتواند تمام مشکلات ما را حل کند، ولی همین که ما را راه انداخت و افتادیم تو مسیر خلاف، یک گوشهای مینشیند و به انتخاب ما میخندد. وعدههای شیطان، چکهای بیمحلاند: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً؛ وعده شان مى دهد، آرزومندشان مى کند، و جز فریب به ایشان وعده نمى دهد». به مثال دیگر خدا در این زمینه گوش دهید: «درست مثل شیطان که به انسان گفت: کافر شو و چون کافر شد، گفت: من از تو بیزارم من از خدا مى ترسم که رب العالمین است».
ویترین سازی
بعضیها ماشین اوراق و خراب را چنان آب و رنگی میزنند که شما دلتان میخواهد مال خودتان باشد. وقتی میخرید، روز اول که گذشت، از روزهای بعد باید دنبال چند نفر بگردید تا این ابوقراضه را هل بدهند که روشن شود. زمانی هم از کنار فروشگاهها رد میشوید، چنان آب و تابی به ویترینهای مغازهها میدهند که جذب بشوید و بعد شلوار، پیراهن، تیشرت و تمام چیزهای مورد علاقه شما را با قیمتهای آنچنانی به شما بفروشند. اول خوشحالید که به یک مغازه باکلاس و شیک وارد شدید ولی زمانی که متوجه میشوید دو برابر قیمت پول دادهاید و لباس بدی را خریدید، از خشم به خودتان بد و بیراه میگویید. ممکن است فروشنده سودجویی که شما را با ویترین زیبایش جذب کرده، چنان از شما یا جنسش تعریف کند که هنوز هم باور نکنید سرتان کلاه رفته است. تخصص شیطان هم یه چیزی توی این فازهاست. کارهای بد ما را با توجیهی که به ما یاد میدهد، زیبا جلوه میدهد.
درگوشی
یکی از حقههای شیطان، استفاده از تکنیک درگوشی است. زمانی که چند نفر با هم درگوشی صحبت میکنند، خود این میتواند مایه تفرقه و اختلاف شود. نمونهای از آن در قرآن آمده است. خداوند میفرماید: «نجوا و درگوشی صحبت کردن، تنها و تنها از ناحیه شیطان است تا کسانى که ایمان آورده اند اندوهگین شوند ولى هیچ ضررى به ایشان نمى زند مگر به اذن خدا و مؤمنین باید بر خدا توکل کنند». منظور از نجوایی که در این آیه از آن یاد شده، این است که آن روز در بین منافقین و بیماردلان جریان داشته؛ نجوایى که از ناحیه شیطان بود. شیطان این عمل را در دلهایشان جلوه داده بود و تشویقشان کرده بود که با یکدیگر نجوا کنند تا مسلمانان را اندوهگین و پریشان خاطر کنند، تا خیال کنند مى خواهد بلایى بر سرشان بیاید. خداوند مؤمنین را دلگرم و خاطر جمع کرد که این توطئه ها نمى تواند به شما گزندى برساند، مگر به اذن خدا، چون زمام امور همه به دست خدا است، پس بر خدا توکل کنید، و از ضرر نجواى منافقین اندوهگین نشوید که هر کس بر او توکل کند خدا برایش کافى است.
نویسنده: ابراهیم اخوی
منابع:
1. طه: 120
1. طه: 120
2. اسراء: 64
3. نساء: 120
4. حشر: 16
5. أنعام : 43
6. مجادله: 10
7. ترجمه المیزان، ج19، ص326
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}